نمایش فیلم “موسیقی ما” اثر ژان-لوک گدار در IAF: تجربهای فراموشنشدنی در دنیای سینما
فیلم “موسیقی ما” به کارگردانی ژان-لوک گدار، در تاریخ جمعه در فرهنگسرای هنر ایران در تهران به نمایش در میآید. این فیلم 80 دقیقهای، ساعت 6 بعدازظهر در سالن ناصری فرهنگسرای هنر با زیرنویس فارسی نمایش داده خواهد شد.
این اثر در سه فصل به نامهای جهنم، برزخ، و بهشت به بررسی شهر سارایوو پس از جنگ بوسنی، و همچنین به موضوعاتی مانند فلسطین و اسرائیل و جنگ میپردازد. فیلم به بررسی خشونت، اخلاق و نمایش خشونت در سینما میپردازد و بر موضوعاتی چون استعمارگرایی گذشته و درگیری کنونی اسرائیل و فلسطین تأکید دارد. این فیلم در سال 2004 در جشنواره فیلم کن به صورت غیر رقابتی به نمایش درآمد.
فیلم به سه بخش تقسیم شده است که از کمدی الهی دانته الهام گرفته است. بخش اول با عنوان “جایگاه 1: جهنم” یک مونتاژ غیر داستانی و نسبتاً کوتاه است که شامل تصاویری مستند و تخیلی از جنگ، کشتار و خشونت است.
بخش دوم با نام “جایگاه 2: برزخ” بخش عمدهای از فیلم را تشکیل میدهد. در این بخش، گدار در نقش خود، در فرودگاه منتظر پرواز به یک کنفرانس هنری در سارایوو است. او با راموس گارسیا، یک اسرائیلی فرانسویالاصل، ملاقات میکند که به عنوان مترجم به این کنفرانس میآید. راموس مشتاقانه منتظر دیدن برادرزادهاش، اولگا برودسکی، یک یهودی فرانسویزبان از تبار روسی، است. در این کنفرانس، جودیت لیرنر، یک خبرنگار از تل آویو، به ملاقات سفیر فرانسه میرود و از او میخواهد که گفتگویی رسمی در مورد روابط یهودی-فلسطینی داشته باشد. او همچنین با شاعر محمود درویش مصاحبه میکند، که میگوید اسرائیل تعریف کننده مبارزه فلسطینیها است. در حین این ملاقاتها، جودیت شهر را بررسی میکند و به پل موستار میرود، جایی که کتاب امانوئل لویناس را میخواند.
در همین حال، اولگا در سخنرانی گدار شرکت میکند که ظاهراً در مورد رابطه بین تصویر و متن است. گدار به بررسی موضوعات مختلف میپردازد و مخالف خود را با تکنیک سینمایی معمول “شات/معکوس شات” توضیح میدهد. او توضیح میدهد که نمایش دو شخصیت به این صورت، که به طور مشابه قاببندی شدهاند، میتوانند تفاوتهایشان را محو کند و به عنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده شود. سپس، اولگا با عمویش راموس ملاقات کرده و در مورد مشکل فلسفی خودکشی با او بحث میکند.
پس از کنفرانس، گدار به خانهاش برمیگردد و در حال آبیاری باغش است. او تلفنی از راموس گارسیا دریافت میکند که به او میگوید یک زن جوان وارد سینما شده و اعلام کرده که در کیفش بمب دارد. او از یک نفر خواسته که برای صلح اسرائیل و فلسطین با او بمیرد؛ و همه از سینما خارج شدند. پلیس به محل میآید و او را شلیک میکند. وقتی کیف او را باز میکنند، فقط کتاب پیدا میکنند. گارسیا به گدار میگوید که مطمئن است آن زن اولگا بوده است.
در “جایگاه 3: بهشت”، یک پسگفتار کوتاه، اولگا در یک محیط زیبا و کنار دریاچهای خیالانگیز در حال تفکر میچرخد که به نظر میرسد تحت مراقبت تفنگداران آمریکایی است.
ژان-لوک گدار (1930-2022) کارگردان، فیلمنامهنویس و منتقد سینمایی فرانسوی و سوئیسی بود. او به عنوان یکی از پیشگامان جنبش سینمای نوین فرانسه در دهه 1960 شناخته میشود و در کنار کارگردانانی مانند فرانسوا تروفو، آگنس وارد، اریک رحمیر و ژاک دمی به شهرت رسید. او بهطور قابل توجهی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان سینمای فرانسه در دوران پس از جنگ شناخته میشود.
گدار به عنوان کسی شناخته میشود که “یکی از بزرگترین مجموعههای تحلیلهای انتقادی را از هر کارگردانی از اواسط قرن بیستم تولید کرده است”. کار او در نظریه داستانگویی مرکزی بوده و “به چالش کشیدن هنجارهای سینمای داستانی تجاری و واژگان نقد سینما” کمک کرده است. در سال 2010، گدار جایزه افتخاری آکادمی را دریافت کرد.