اظهارات ظریف، واکنش سفارت روسیه و حقایق پنهان: نگاهی به واقعیت‌ها

اظهارات ظریف، واکنش سفارت روسیه و حقایق پنهان: نگاهی به واقعیت‌ها

در تنظیم روابط خارجی ایران با قدرت‌های محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، “حفاظت از منافع ملی و امنیت کشور” تنها “خط قرمز” محسوب می‌شود. در این راستا، جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر استقلال خود، سعی کرده است تا سیاست خارجی “متعادل و واقع‌گرایانه”‌ای را دنبال کند و در عین حال به حداکثر رساندن منافع ملی و کاهش تهدیدات به امنیت و تمامیت ارضی کشور را در تعریف روابط با هر بازیگر بین‌المللی مد نظر داشته باشد.

ایران به دلیل موقعیت خود در قلب منطقه “هارت‌لند” به عنوان یک تقاطع ارتباطی و مرکز منابع هیدروکربنی، همواره در کانون توجه قدرت‌های جهانی، به‌ویژه ایالات متحده، بریتانیا و روسیه، قرار داشته است. در این معادله، گاهی این کشورها “کنفرانس تهران” را به عنوان متحدان بدون اجازه دولت وقت ایران برگزار کرده‌اند و گاهی دامنه رقابت آن‌ها به حدی گسترش یافته که به نوعی معادله صفر-جمع تبدیل شده است!

اخیراً بازنشر اظهارات سال گذشته محمدجواد ظریف در کنفرانس سالیانه انجمن علوم سیاسی ایران در تهران درباره پایان عصر ائتلاف‌ها و اتحادیه‌های طولانی‌مدت و ذکر مثال همکاری دفاعی روسیه با ایالات متحده در اروپا، باعث شد که سفارت روسیه رویکردی شتابزده اتخاذ کرده و متنی علیه معاون رئیس‌جمهور برای امور استراتژیک، محمدجواد ظریف، منتشر کند و به‌طور تلویحی او را به “دروغ‌گویی” و “جهل” متهم کند. اما حقیقت این موضوع چیست؟

واقعیت چیست؟

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دو جریان “غرب‌گرایان” و “نئواوراسیایی‌ها” اداره کرملین در روسیه را به‌دست گرفتند. بین سال‌های 1991 تا 2009، حکام جدید روسی بارها سعی کردند به عنوان بخشی از تمدن غربی و حتی قاره اروپا پذیرفته شوند تا از منافع اقتصادی، تکنولوژیکی، سیاسی و امنیتی آن بهره‌مند شوند. اما ایالات متحده، تحت ریاست جمهوری جرج بوش و بعد از آن باراک اوباما، تصمیم به شناسایی روسیه جدید به همراه چین، ایران و کره شمالی به عنوان کشورهای بازنگر در نظام بین‌الملل گرفت و آن‌ها را در اسناد امنیت ملی ایالات متحده به‌عنوان تهدیداتی علیه منافع واشنگتن و کشورهای غربی معرفی کرد.

READ  عراقچی: تقویت روابط ایران با همسایگان در اولویت است

برخی از وقایع مانند ظهور انقلاب‌های رنگی در اوکراین (انقلاب نارنجی – 2004) و گرجستان (انقلاب گل رز – 2003) و در سال‌های بعد نفوذ در ارمنستان به منظور دور کردن ایروان از مسکو، نشان‌دهنده برنامه غرب برای نزدیک شدن به مرزهای کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (CIS) و محاصره روسیه جدید بود.

مداخله نظامی روسیه در گرجستان و اوکراین می‌تواند به‌عنوان نشانه‌ای از واکنش روسیه به نزدیکی نیروها و تأسیسات نظامی ناتو به مرزهای تاریخی روسیه تعبیر شود.

در سال 2006، دولت بوش با کمک پروژه “ایجاد امنیت” اسرائیل سعی کرد تا قابلیت‌های موشکی ایران را نه تنها به‌عنوان تهدیدی برای کشورهای منطقه غرب آسیا، بلکه به‌عنوان تهدیدی مستقیم برای برلین، رم، پاریس و حتی لندن به تصویر بکشد. با این حال، واقعیت چیزی دیگر بود. آمریکایی‌ها قصد داشتند از وضعیت “فروپاشی دیوار برلین” استفاده کرده و به مرزهای روسیه نزدیک شوند و سلاح‌های تهاجمی-دفاعی خود را در شرق قاره اروپا مستقر کنند.

در سال 2006، آمریکایی‌ها مذاکرات اولیه را با جمهوری چک، لهستان و مجارستان برای استقرار سامانه‌های ضد موشکی آغاز کردند. چند ماه بعد، رئیس‌جمهور روسیه ولادیمیر پوتین با ارائه یک ابتکار امنیتی از واشنگتن خواست تا به‌طور مشترک این سامانه دفاع موشکی که ظاهراً علیه ایران بود را تعریف کنند. صحت این روایت را می‌توان با مطالعه اسناد کاخ سفید تأیید کرد.

نقطه حساس و تأمل‌برانگیز در این روایت این است که روس‌ها واقعاً قصد همکاری با ایالات متحده علیه ایران را نداشتند، بلکه مجبور بودند با مفهوم “ضد ایران” برای جلوگیری از استقرار سامانه‌های ضد موشکی در نزدیکی مرزهای خود همراهی کنند.

READ  ایران: هیچ کشوری اجازه تخریب روابط منطقه‌ای‌مان را از طریق اظهارات غیرمسئولانه نخواهد داشت!

به عبارت دیگر، برای جلوگیری از بهره‌برداری ایالات متحده از موج “ایران‌هراسی” در غرب، روسیه چاره‌ای جز هم‌دستی موقتی و ظاهری با آن نداشت تا طرح ضد روسی ناتو را خنثی کند. این مسئله پس از اعلام مخالفت ایالات متحده به‌طور کامل کنار گذاشته شد و دیگر به آن اشاره‌ای نشد.

با این حال، سوالات و ابهامات زیادی در مورد روایت وزیر امور خارجه پیشین ایران، محمدجواد ظریف و چرایی انتشار آن در شرایط کنونی وجود دارد. صرف‌نظر از اختلافات داخلی در مورد قانونی بودن یا نبودن حضور ظریف به‌عنوان مشاور در امور استراتژیک دولت چهاردهم، به نظر می‌رسد که محتوای سخنرانی او در کنفرانس سالیانه انجمن علوم سیاسی ایران به‌طور بنیادی “ضد روسی” نبوده بلکه در واقع به تعریف عقل‌گرایی و نگاهی واقع‌گرایانه به منافع ملی اشاره داشته است.

وزیر امور خارجه پیشین ایران در موارد مختلف بر لزوم گسترش روابط با روسیه و چین به‌عنوان بخشی از سیاست خارجی متعادل ایران تأکید کرده است.

علی‌رغم فراز و نشیب‌های تاریخی، روابط بین تهران و مسکو در بالاترین سطح هماهنگی و همکاری استراتژیک قرار دارد. امضای یک توافق جامع استراتژیک بین ایران و روسیه در دوران ریاست‌جمهوری مسعود پزشک‌پیشه در سفر به روسیه به‌عنوان نقطه عطفی برای آغاز یک فصل جدید در روابط بین دو قدرت محسوب می‌شود.

در عصر جدید، روس‌ها باید بدانند که دولت ایران ارزش زیادی برای توسعه همکاری با همسایه شمالی خود قائل است، اما مداخله در امور داخلی ایران یا توهین به مقامات پیشین یا فعلی کشور به‌عنوان عبور از “خط قرمز” تلقی می‌شود که می‌تواند دیوار اعتماد بین دو کشور را بشکند و آن را به “بدبینی” و “بی‌اعتمادی” تبدیل کند.

نوشته‌های مشابه