بحران عمیق فقر و ناامنی غذایی در شهرهای ایران: چالشهای روزافزون
تحقیقات جامع انجام شده در سال 2022 به بررسی وضعیت فقر و ناامنی غذایی در مناطق شهری ایران پرداخته است. نتایج این مطالعه که در رسانه دولتی دنیای اقتصاد در تاریخ 2 فوریه 2025 منتشر شده است، واقعیتی نگرانکننده را نشان میدهد: تنها 45 درصد از ساکنان شهری از امنیت غذایی برخوردارند، در حالی که 55 درصد با فقر و ناامنی غذایی مواجهاند.
عوامل اقتصادی مؤثر بر ناامنی غذایی
متخصصان اقتصادی، افزایش تورم و رشد اقتصادی کند در دهه گذشته را بهعنوان عوامل اصلی تشدیدکننده فقر و ناامنی غذایی در کشور شناسایی کردهاند. این مطالعه با عنوان توزیع فضایی فقر و ناامنی غذایی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق شهری ایران در مجله اقتصاد کشاورزی و توسعه منتشر شده است. این مطالعه ناکامی دولت ایران در اجرای سیاستهای مؤثر برای مقابله با این بحران رو به رشد را برجسته میکند.
ناامنی غذایی زمانی رخ میدهد که افراد به غذاهای کافی، سالم و مغذی که برای رشد، توسعه و حفظ یک زندگی فعال ضروری است، دسترسی نداشته باشند. این مشکل میتواند ناشی از سختیهای مالی یا موانع ساختاری باشد که دسترسی به غذا را محدود میکند. بحران اقتصادی فعلی در ایران، که ناشی از سوءمدیریت دولتی و تحریمها است، زندگی و معیشت مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده و منجر به فقر غذایی گستردهای شده است.
- کاهش درآمد و بیکاری بهطور قابل توجهی قدرت خرید خانوارها را کاهش میدهد.
- افزایش قیمت مواد غذایی و محدودیت دسترسی به زمینهای کشاورزی، مشکل را تشدید میکند.
- توزیع نابرابر منابع تولید نیز به این بحران دامن میزند.
- محدودیتهای مالی انتخابهای غذایی گروههای کمدرآمد را محدود میکند و منجر به کمبودهای تغذیهای میشود.
چالشهای محیطی و ساختاری
علاوه بر عوامل اقتصادی، چالشهای محیطی نیز نقش مهمی در تشدید ناامنی غذایی ایفا میکنند. تغییرات آب و هوایی، کمبود آب، تخریب محیط زیست و شیوع بیماریهای گیاهی و دامی، تولید و توزیع غذا را مختل میکنند و منجر به کمبود مواد مغذی در بازارهای داخلی میشوند. بلایای طبیعی مانند خشکسالی و سیل نیز تولیدات کشاورزی را کاهش داده و دسترسی به مواد غذایی ضروری را محدود میکند.
این مطالعه شاخص کلی امنیت غذایی خانوار (AHFSI) و شاخصهای فاستر-گیر-تورهبوک را برای تحلیل توزیع فضایی فقر و ناامنی غذایی در ایران شهری بررسی کرده است. یافتهها نشان میدهند که افزایش قیمت مواد غذایی در سالهای اخیر بهطور قابل توجهی هزینه نگهداری یک رژیم غذایی سالم را در سراسر کشور افزایش داده است.
یافتههای آماری و پاسخ دولت
بر اساس اطلاعات دنیای اقتصاد، دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهند که فشارهای تورمی و کاهش قدرت خرید خانوارها، سیاستهای حمایتی دولت را در مقابله با فقر غذایی تا حد زیادی ناکارآمد کرده است. این مطالعه با استفاده از دادههای هزینه و درآمد خانوار، میزان کالری دریافتی سرانه در سال 2022 را محاسبه کرده است. نتایج نشان میدهند که ایرانیان شهری بهطور میانگین روزانه 2540 کیلوکالری مصرف میکنند که عمدتاً از غلات تأمین میشود. با این حال، توزیع کالری در استانهای مختلف بسیار متفاوت است و میزان مصرف روزانه از 1988 تا 3196 کیلوکالری متغیر است.
مروری بر شاخصهای فقر و ناامنی غذایی نشان میدهد که 55.1 درصد از خانوارهای شهری در ایران دچار فقر غذایی هستند و این خانوارها 15.2 درصد کمتر از حداقل نیاز کالری روزانه مصرف میکنند. برای ریشهکنی فقر غذایی، میزان کالری دریافتی این خانوارها باید حداقل 15.2 درصد افزایش یابد. با این حال، با توجه به سوءمدیریت اقتصادی رژیم، احتمال تخصیص منابع کافی برای مقابله با این مشکل بسیار پایین است.
عوامل کلیدی مؤثر بر امنیت غذایی
مدلسازی آماری چندین عامل کلیدی را که بر امنیت غذایی در ایران شهری تأثیر میگذارد، شناسایی کرده است. متغیرهایی مانند سن، وضعیت شغلی و ساعتهای کاری سرپرست خانوار، مقدار یارانههای دریافتی، درآمد خانوار و تنوع غذایی تأثیر مثبت قابل توجهی بر امنیت غذایی دارند. برعکس، اندازههای بزرگ خانوار تأثیر منفی بر امنیت غذایی دارند. جالب است که این مطالعه نشان داده است که جنسیت و سطح تحصیلات سرپرست خانوار تأثیر قابل توجهی بر وضعیت امنیت غذایی خانوارهای شهری ندارد.
واقعیت تلخ سختی اقتصادی
خط فقر در ایران در حال حاضر حدود 40 میلیون تومان است، در حالی که درآمد میانگین بسیاری از اقشار جامعه حدود 15 میلیون تومان در ماه است. این فاصله درآمدی قابل توجه به شدت امنیت غذایی خانوادههای ایرانی را تضعیف کرده و بسیاری را در تأمین نیازهای اولیه خود با مشکل روبهرو کرده است.
نواقص سیستماتیک و عدم اصلاحات واقعی
مهمترین نتیجهگیری این مطالعه این است که هرگونه اقدام دولتی برای مقابله با ناامنی غذایی و فقر در نهایت سطحی و ناکافی است. ساختار سیاسی رژیم ایران به شدت ناکارآمد و فاسد است و بنابراین اصلاحات اقتصادی واقعی و بلندمدت بعید به نظر میرسد. بدون پرداختن به علل ریشهای بحران—سوءمدیریت اقتصادی، تورم و تخریب محیط زیست—ناامنی غذایی در ایران شهری به عمق خود ادامه خواهد داد و رنج میلیونها نفر را بیشتر خواهد کرد.