تاریخ آب در ایران: قناتها و نقش آنها در گسترش امپراتوری هخامنشی
کارشناسان و محققان در زمینه قنات (شبکههای قدیمی آب زیرزمینی) به بررسی تأثیر عمیق این سیستمهای آبی بر زندگی مردم ایران پرداختهاند. این قناتها نه تنها نشاندهنده دانش هیدرولوژیک ایرانیان باستان هستند، بلکه به عنوان یک میراث فرهنگی و تاریخی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند.
محمد بارشان، مدیر مرکز قنات کرمان، درباره اهمیت قناتها در تاریخ ایران میگوید: “اگر کسی در دوران هخامنشی با ساخت قنات، زمینی خشک را آبیاری میکرد، برای پنج سال از پرداخت مالیات معاف میشد.” این بیان نشاندهنده آن است که آب و نحوه استفاده از آن برای ایرانیان گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.
قناتها با مدلهای دقیق و مهندسی شده خود، به رویکرد ایرانیان در مورد نقش آب در معیشتشان اشاره دارند. ایران دارای طولانیترین و قدیمیترین قناتهای جهان است و یونسکو ۱۱ قنات ایرانی را به عنوان آثار مهندسی در فهرست میراث جهانی ثبت کرده است.
یونسکو تأکید دارد که “قناتها گواهی استثنایی بر سنتهای فرهنگی و تمدنهای مناطق بیابانی با اقلیم خشک ارائه میدهند.” به طور کلی، هر قنات شامل یک تونل تقریباً افقی برای جمعآوری آب از یک منبع آب زیرزمینی است که معمولاً در یک دشت آبرفتی قرار دارد.
بارشان همچنین اشاره کرده است که سنگنوشتهها و لوحهای باقیمانده از ایران باستان نشان میدهند که مردم آن زمان با حفر قناتهای طولانی و عمیق، آبهای زیرزمینی را به روستاها و شهرهای خود منتقل میکردند.
پرفسور هنری گوبلر، که بیش از 30 سال به تحقیق درباره قناتهای ایران پرداخته است، برآورد میکند که طول این قناتها بیش از ۴۰۰,۰۰۰ کیلومتر است که چندین برابر طول دیوار بزرگ چین میباشد.
بارشان در ادامه اظهار میدارد که قنات گناباد ۳۵ کیلومتر طول و بیش از ۳۰۰ متر عمق دارد و چاههایی در فواصل منظم ۵۰ متری در آن قرار دارد. این قنات یکی از آثار بزرگ به جا مانده از دوره هخامنشی است.
ناصر خسرو قبادیانی در سفر خود به گناباد این قنات را به عنوان یک قنات آبدار و سودآور توصیف کرده است.
بارشان ادامه میدهد که شکوه قناتهای ایران به قدری است که کارشناسان بینالمللی آب مانند باتلو و آولمن بر این باورند که قناتهای لس آنجلس و پاسادنا در کالیفرنیا و همچنین قناتهای شیلی و مکزیک توسط مهندسان و کارگران ایرانی ساخته شدهاند.
با وجود اینکه بیشتر تمدنهای باستانی در کنار رودخانههایی مانند نیل، دجله، فرات، هوانگهو و یانگتسه شکل گرفتهاند، اما تنها کشوری که دور از هر رودخانه بزرگی به یک امپراتوری جهانی تبدیل شد، ایران بود.
بارشان به پیشرفت دانش هیدرولوژیک در ایران در دوران اسلامی نیز اشاره کرده و میگوید که در کتاب “آثار الباقیه” اثر ابوریحان بیرونی، تأکید زیادی بر افزایش و کاهش آب چشمهها و رودها وجود دارد.
برای مثال، آب جیحون در زمانی که دجله و فرات کاهش مییابند، افزایش مییابد و دلیل این موضوع این است که هر رودی که منبع آن در مناطق سردسیر باشد، در تابستان دارای آب بیشتری و در زمستان آب کمتری خواهد بود.
او همچنین به ابنسینا، پزشک بزرگ ایرانی و مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوف و دانشمند جهان اسلام در قرون وسطی، اشاره کرده و میگوید که او فصلی از کتاب “دانشنامه علائی” خود را به علم آب اختصاص داده است.
سد کُرِیت که در نزدیکی طبس در دوران هخامنشی ساخته شده، در دوران ساسانی و همچنین در دوره خواجه نصیرالدین طوسی (1201–1274 م) مرمت شده است. این سد که ۶۴ متر ارتفاع دارد، به مدت بیش از ۶۰۰ سال بزرگترین سد جهان بود.
در دوران هخامنشی، بیش از 60 سد در ایران ساخته شده است. همچنین، پلی به طول بیش از 500 متر در دوران ساسانی در شوشتر ساخته شده است. پلهایی مانند پلهای ساروست و میانه نیز نشانههای دانش هیدرولوژی در ایران باستان هستند.
بارشان در ادامه به آسیابهای آبی ایرانی اشاره کرده که بخشی دیگر از چرخه هیدرولوژی ایرانیان محسوب میشود. ایرانیان در باستان آسیابهایی شامل آسیابهای چرخشی و شناور داشتند که هنوز بقایای آنها در شوشتر قابل مشاهده است.
دستگاه تصفیه آب در چغازنبیل نیز اولین و قدیمیترین دستگاه تصفیه آب در جهان به شمار میرود که از طریق ظروف مرتبط، آب گلآلود رودخانه کارون را به آب سالم و شاداب تبدیل میکرد. مخازن آب در استانهای کویری نیز نمونهای دیگر از صنعت آب پیشرفته در ایران باستان به شمار میروند.
مرکزهای اختصاص یافته به ذخیره و تصفیه آب به طور همزمان آب را تغییر شکل داده و خنک میکردند. نشانههایی از آبسردکنها در سوسا و شوشتر نیز یافت شده است، به همراه توصیفاتی از گردشگران و ملوانانی مانند ناصر خسرو.
همچنین، فانوسها و شرایط جوی دریاها بخشی دیگر از علم هیدرولوژی ایرانیان را تشکیل میدهند.