قلعهی زحاک هشترود: گواهی بر تاریخ، افسانه و هویت ایرانی
قلعه ذحاک در شهرستان هشترود استان آذربایجان شرقی، یکی از نمونههای بارز معماری سنگی و نظامی ایران است. این قلعه در حال حاضر در کانون برنامههای بازسازی، تحقیق و توسعه ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی قرار دارد. هدف از احیای فرهنگی قلعه ذحاک، تبدیل آن به یکی از مراکز گردشگری فرهنگی کشور است.
وحید نوعداد، معاون ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی، اظهار داشت: “ما قصد داریم زیرساختهای مربوط به این قلعه تاریخی را معرفی و ترویج کنیم.”
به گفته وی، بر اساس مطالعات لایهنگاری و اسناد تاریخی، کارهای نوسازی در ورودی اصلی و بال شرقی قلعه در حال انجام است. او افزود: حفظ قلعه ذحاک به معنای حفظ بخشی از حافظه تاریخی منطقه و هویت فرهنگی آذربایجان است.
نوعداد ادامه داد: “رویکرد ما حفظ حداقل نوسازی با احترام به اصالت مواد و فرم تاریخی بنا است.”
وی همچنین تأکید کرد: “پتانسیلهای گردشگری منحصر به فرد قلعه ذحاک میتواند به یکی از ارکان توسعه پایدار در منطقه تبدیل شود.”
علیرضا بیرامزاده، معاون ادارهکل گردشگری آذربایجان شرقی، نیز گفت: “قلعه ذحاک تنها یک مکان برای بازدید نیست، بلکه یک تجربه زنده است که ترکیبی از تاریخ، طبیعت، اسطورهشناسی و معماری را در بر میگیرد.”
او افزود: “برنامه ما آمادهسازی زمینه برای جذب گردشگران فرهنگی با بهبود مسیرهای دسترسی، نصب تابلوهای چند زبانه و توسعه زیرساختهای اساسی است.”
بیرامزاده همچنین اعلام کرد: “ما در حال تهیه برنامههای اکوتوریسم با مشارکت جامعه محلی هستیم تا گردشگری در این منطقه نه تنها به شکوفایی اقتصادی منجر شود، بلکه زمینهساز انتقال ارزشهای فرهنگی نیز باشد. برنامهریزی برای تورهای تخصصی با تمرکز بر مطالعات اسطورهشناسی و تاریخی به منظور جذب گردشگران نخبه به این منطقه در دست اقدام است.”
احمد حمزهزاده، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی، نیز گفت: “ما قلعه ذحاک را نه تنها به عنوان یک بنای تاریخی، بلکه به عنوان یک دارایی زنده برای بازآفرینی هویت منطقهای میدانیم.”
حمزهزاده ادامه داد: “مذاکراتی برای جذب سرمایهگذاران فرهنگی در حال انجام است تا سایت موزهای راهاندازی شود، برنامههای گردشگری شبانه اجرا گردد و حتی مسیرهای دسترسی به منطقه توسعه یابد. علاوه بر حفظ اصالت تاریخی قلعه، این اقدامات میتواند به یک نیروی محرکه برای رشد اقتصادی هشترود و مناطق اطراف آن تبدیل شود.”
قلعه ذحاک که به نام شخصیت اسطورهای ذحاک در اسطورههای باستانی ایرانی نامگذاری شده، به دوره دوم هزاره قبل از میلاد برمیگردد و در دوره تیموری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. این دژ با ویژگیهای خاص خود نظیر آجرکاریهای پیچیده، طاقها و پلهها، بینشهایی از معماری دفاعی باستان و ساختارهای اجتماعی را به نمایش میگذارد.
اهمیت استراتژیک این قلعه در دوره پارتیان با حسابهای تاریخی مورد تأکید قرار گرفته است، از جمله نقش آن در شکست ژنرال رومی مارک آنتونی در ۳۷ قبل از میلاد. پیادهنظام ماد، که با سوارهنظام پارتی همپیمان بودند، نقش حیاتی در این پیروزی ایفا کردند و نگاهی نادر به استراتژیهای نظامی آن دوران ارائه میدهند. کاوشهای باستانشناسی که توسط محققان بریتانیایی سالها پیش آغاز شده، آثار باقیماندهای نظیر گچکاریهایی با رنگهای مختلف را به نمایش گذاشته که به میراث هنری و فرهنگی این سایت روشنی میبخشد.
امپراتوری پارتی، که به عنوان امپراتوری آرساسید نیز شناخته میشود، یک قدرت سیاسی و فرهنگی بزرگ ایرانی بود که در ایران باستان از ۲۴۷ قبل از میلاد تا ۲۲۴ میلادی مرکزیت داشت. نام آن از بنیانگذار آن، آرساس اول، گرفته شده که قبیله پارنی را در فتح پارتی، یک منطقه شمال شرقی ایران رهبری کرد. در آن زمان، پارتی یک ساتراپی (استان) تحت کنترل آندراگوراس، یک شورشی علیه امپراتوری سلوکی بود.
در اوج خود، امپراتوری پارتی از شمال رود فرات (ترکیه مرکزی و شرقی امروزی) تا افغانستان و پاکستان غربی امروزی گسترش یافته بود. این امپراتوری، که در مسیر جاده ابریشم قرار داشت، به عنوان یک مرکز تجارت و بازرگانی شکوفا شد و ارتباطی بین امپراتوری روم در مدیترانه و دودمان هان در چین برقرار کرد.
پارتیان عناصر مختلف فرهنگهای گوناگون درون امپراتوری خود را ادغام کردند که شامل تأثیرات پارسی، هلنیستی و منطقهای بود. در ابتدای امر، دربار آرساسید بسیاری از جنبههای فرهنگ یونانی را پذیرفت، اما به تدریج شاهد احیای سنتهای ایرانی شد. پادشاهان پارتی عنوان “شاه شاهان” را به خود گرفتند و به ارثبرداری از امپراتوری هخامنشی افتخار کردند. برخلاف هخامنشیان که از طریق ساتراپهای منصوب مرکزی حکومت میکردند، پارتیها غالباً به شاهان محلی اجازه میدادند که به عنوان وامدار عمل کنند. با گسترش امپراتوری، دولت مرکزی از نیسا به تیسفون، نزدیک بغداد امروزی، منتقل شد، با این حال شهرهای دیگری نیز به عنوان پایتخت عمل کردند.