مجری تلویزیون ترکیه: نقش برجسته زنان ایرانی در پیشرفت جامعه ستایش شده است
ایکیبال گورپینار بر غنای فرهنگ و نقش پررنگ زنان ایرانی در جامعه تأکید کرده و به رسانههای غربی و صهیونیستی که سعی در ارائه تصویری نادرست از ایران در عرصههای بینالمللی دارند، انتقاد میکند. او همچنین به چالشهای انسانی غزه و مسائل مربوط به آن توجه ویژهای دارد. گورپینار به عنوان یک شخصیت اجتماعی و فرهنگی، نظرات و تجربیات خود را بهطور صادقانه و شجاعانه بیان میکند، یکی از مهمترین این تجربیات فروش کارخانه شخصیاش برای ارسال کمکهای انسانی به مردم غزه بود.
برای روشنتر شدن موضوع، خبرنگار خبرگزاری مهر در مصاحبهای به ما یادآوری میکند که داستانها و حقایقی وجود دارد که نیاز به کشف و درک عمیقتری دارد.
سوال: آیا میتوانید درباره تجربه خود از سفر به ایران بگویید؟
پاسخ: من دو روز در تهران به سر بردم و از سیوششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دیدن کردم. به کاخ گلستان رفتم و از زیبایی آن شگفتزده شدم. همچنین به موزه ملی فرش ایران رفتم و عشق من به فرشهای ایرانی دوچندان شد. دوستانی دارم که به شعر فارسی علاقه دارند و کتابهایی از حافظ، شاعر برجسته ایرانی، خریدم. زبان فارسی زبانی عمیق و غنی است و ایرانیان نیز مردمی با ادب، مهربان و مهماننواز هستند. متأسفانه رسانههای غربی و صهیونیستی سعی دارند ایران را به عنوان کشوری خطرناک معرفی کنند. وقتی به ایران آمدم، شگفتزده شدم که زنان در اینجا آزادانه زندگی میکنند، در حالی که تصویر دیگری از شرایط زندگی آنها در ذهن داشتم.
ایران بهاشتباه به ما معرفی شده بود اما گردشگران در شبکههای اجتماعی زیباییهای این کشور را به خوبی به تصویر کشیدهاند. عروس من نیز به عنوان مهمان دولت ایران به اینجا آمده و بهترین پذیرایی را دریافت کرده بود. من بسیار مشتاق بودم که به ایران سفر کنم و وقتی به تهران دعوت شدم، به خودم گفتم: “خدایا، دعای من مستجاب شد.” مساجد ایران با کاشیهای فیروزهای همیشه مرا مجذوب کردهاند.
«همانطور که گفتم، من همچنین از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دیدن کردم و بسیار شگفتزده شدم، زیرا در ترکیه نمایشگاهی با این گستردگی و تنوع کتاب وجود ندارد. این نمایشگاه بسیار شلوغ بود که نشاندهنده توجه ویژهای است که مردم ایران به کتاب دارند.
تلاشهای غرب برای تصویر منفی از ایران و جلوگیری از ورود گردشگران بیشتر به کشور، به نفع مردم بوده است زیرا تعداد کمتری از گردشگران، زیباییهای فرهنگی و هنری ایران را حفظ کردهاند. شاید این مثال خوبی نباشد، اما محاصره غزه نیز باعث شده است که مردم بیشتر از باورها و روحیه مقاومت خود محافظت کنند. در زمانی که دنیا تا حدی آلوده شده است، ایران زیباییهای خود را حفظ کرده و شاید اکنون زمان آن رسیده است که نشان دهیم این کشور چه نوع فرهنگی دارد.
سوال: شما به مسئله فلسطین اشاره کردید. چرا در مورد مسئله فلسطین وحدت در دنیای اسلام را نمیبینیم، در حالی که اسلام دین وحدت و دوستی است؟
پاسخ: بله، متأسفانه ما در مسئله غزه وحدت و دوستی میان کشورهای اسلامی را مشاهده نمیکنیم. غرب با ادعاهای دروغین آزادی و مدرنیته، حس وحدت میان کشورهای اسلامی را نابود کرده است. پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، فرمودند که از کسانی بترسید که از خدا نمیترسند. در دوران عبدالحمید دوم، زمانی که صهیونیستها در خیابانهای استانبول در حال رفتوآمد بودند، مشاهده کردند که بچهها برای نماز به سمت مسجد میدوند تا از نماز عقب نمانند. وقتی از آنها پرسیدند چرا در حال عجله هستند، گفتند: “ما نمیتوانیم برای نماز تأخیر کنیم، شاید در ده ثانیه بمیرم.” این پاسخ بچهها به دشمنان نشان داد که برای نابودی یک کشور، ابتدا باید باورهای مردم آن کشور را نابود کرد.
در نهایت، پایان امپراتوری عثمانی بهدست جنبش جوانان رقم خورد. بنابراین دشمنان در تلاشند تا باورهای ما را مسموم کنند.
غرب، بردگی شیطان را بهعنوان آزادی معرفی کرده و حقوق بشر و دموکراسی را بهگونهای ارائه میدهد که گویی فقط به آنها تعلق دارد. آنها در اروپا به خاطر مرگ یک کودک سفیدپوست تظاهرات میکنند، اما وقتی نزدیک به ۵۰,۰۰۰ نفر در غزه جان خود را از دست میدهند، هیچ کشوری واکنشی نشان نمیدهد. در میان مردم بیداری وجود دارد، اما موضع دولتها با رفتار مردم متفاوت است و من از بیعملی کشورهای اسلامی شگفتزدهام.
خدای متعال به ما فرمان داده که مبارزه کنیم و میفرماید که مؤمنان برادرند، اما کشورهای اسلامی هنوز خاموش هستند. خداوند متعال مسجد الاقصی را به ما سپرده است. به عبارت دیگر، او به ما فرمان داده که از مسجد الاقصی محافظت کنیم. خداوند مسجد پیامبر یا مسجد الحرام را به ما نداده است، بلکه مسجد الاقصی را به ما سپرده است. مسجد الاقصی یعنی غزه. صلح در مسجد الاقصی به معنای صلح در غزه است. مسئله غزه تنها با وحدت اسلامی و ارتش اسلامی قابل حل است. ما باید در مورد غزه عملی باشیم؛ سپس خداوند به ما کمک خواهد کرد همانطور که در جنگ بدر کمک کرد.
مردم غزه مردمی بسیار با افتخار هستند. آنها تنها قرآن کریم را نمیخوانند، بلکه بر آن عمل میکنند. آنها به خوبی میدانند که عواقب هر عمل نزد خدا چگونه است و چگونه با افتخار زندگی کنند. من ۱۳ بار به قدس رفتهام و هزینه تحصیل بسیاری از کودکان فلسطینی را تأمین میکنم. من همچنین هزینه کلاسهای حفظ قرآن آنها را پرداخت میکنم. به همراه دوستانم، لپتاپ و لوازمالتحریر برای آنها تأمین کرده و بین کودکان توزیع میکنیم.
خانوادهای از غزه بود که در کوه احد با آنها آشنا شدم. نمیدانستم که آنها در غزه زندگی میکنند. سپس، زمانی که در حال طواف کعبه و دعای طواف بودم، مردی به من نزدیک شد و گفت: “من شما را میشناسم.” پرسیدم: “چگونه مرا میشناسی؟” او گفت: “شما پرچم ما را در احد برافراشتید.” حتی نمیدانستم که آنها از من فیلمبرداری کردهاند. بعد از آن، من هر جمعه و تعطیلات با این خانواده یا از طریق صدا و یا ویدیو صحبت میکردم.
بعد از ۷ اکتبر، با وجود پیامکهای من، هرگز از من کمک نخواستند. هفت ماه پیش، با این خانواده در غزه از طریق ویدیو صحبت کردم و آنها آنقدر لاغر شده بودند که نتوانستم آنها را بشناسم. آنجا، برای اولین بار گفتند: “ما داریم میمیریم، لطفاً به ما کمک کنید.” من گفتم: “به ترکیه بیایید.” او گفت: “ما در غزه هستیم، مرزها بسته است، نمیتوانیم بیاییم.” بهنوعی موفق شدم راهی برای ارسال کمکهای نقدی پیدا کنم. من هزینه تمام افطار (شکستن روزه) برای یک ماه را پرداخت کردم و توانستیم برخی از خانههای تخریبشده را بازسازی کنیم.
سوال: آیا سخن پایانی دارید؟
پاسخ: اگر از من بپرسید که در این زندگی چه آموختهام، میگویم که هیچ چیز برای من نیست. وقتی اراده خدا را در مرکز زندگیام قرار میدهم، او مرا در دلهای همه محبوب میکند. دیگر سعی نمیکنم که محبت مردم را جلب کنم، زیرا محبت خدا، محبت را میان مردم ایجاد میکند. همانطور که خداوند فرموده، کسی که صدقه بدهد هرگز کم نمیآورد. بهعنوان مثال، من قرار بود برای سفر به ایران هزینه بپردازم، اما خداوند مهربان بود و من به اینجا دعوت شدم.