کشوری که در کلاس‌های درس تقسیم شده: شکاف آموزشی رو به گسترش در ایران

کشوری که در کلاس‌های درس تقسیم شده: شکاف آموزشی رو به گسترش در ایران

بر اساس آمارهای دولتی، کمبود جدی حداقل 50,000 کلاس درس در سیستم مدارس دولتی ایران وجود دارد، به طوری که 75 درصد مدارس دولتی حتی فاقد ابتدایی‌ترین امکانات و استانداردهای آموزشی هستند. این وضعیت نگران‌کننده، نشان‌دهنده ناتوانی سیستم آموزشی در تأمین نیازهای اساسی دانش‌آموزان است.

در مقایسه با این وضعیت، گزارش‌ها حاکی از آن است که شهریه برخی از مدارس خصوصی در تهران برای سال تحصیلی آینده به بیش از 500 میلیون تومان خواهد رسید. مدارس خصوصی که تنها 16 درصد از مؤسسات آموزشی ایران را تشکیل می‌دهند، عمدتاً به نخبگان ثروتمند اختصاص دارند.

  • مدارس خصوصی هزینه‌های گزافی را دریافت می‌کنند که برای بیش از 85 درصد خانوارهای ایرانی غیرقابل تحمل است.
  • این مدارس طیف وسیعی از امکانات رفاهی و آموزشی را ارائه می‌دهند، از جمله منابع آموزشی برتر و سفرهای تفریحی به اروپا.

در همین حال، وضعیت آموزش عمومی به طور مستمر رو به وخامت است. مقامات ارشد جمهوری اسلامی به مدت طولانی مسئولیت قانونی خود در ارائه آموزش رایگان و با کیفیت بالا برای همه را نادیده گرفته‌اند. در نتیجه، خانواده‌های مدارس دولتی معمولاً مجبورند هزینه‌های ابتدایی مانند گچ، تخته سیاه و برگه‌های امتحانی را بپردازند که این بار به‌ویژه بر دوش خانوارهای کم‌درآمد سنگینی می‌کند.

عواقب این نابرابری‌ها کاملاً مشهود است. یک مطالعه درباره 30 داوطلب برتر در کنکور سراسری 2014 نشان داد که تنها دو نفر از مدارس دولتی فارغ‌التحصیل شده‌اند. بدین ترتیب، 93 درصد از دانش‌آموزان برتر از مدارس خصوصی بودند که نشان‌دهنده ارتباط مستقیم بین امتیاز اقتصادی و فرصت‌های آموزشی است.

در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته، از جمله بریتانیا و بسیاری از کشورهای اروپایی، مدارس خصوصی تنها حدود 5 درصد از کل سیستم آموزشی را تشکیل می‌دهند. این به دلیل تفاوت نسبتاً کم در کیفیت بین مؤسسات عمومی و خصوصی است. در برخی موارد، مدارس دولتی حتی در زمینه آموزش معلمان و نتایج تحصیلی از همتایان خصوصی خود پیشی می‌گیرند. در مقابل، خانواده‌های ایرانی به دلیل ناکامی مدارس دولتی در تأمین حداقل استانداردها، به دنبال تحصیلات خصوصی هستند.

READ  ایران با پیروزی بر ازبکستان، فاتح جام ملت‌های زیر 20 سال آسیا 2025 شد!

میزان بحران به وضوح در داده‌های ارائه‌شده توسط وزارت آموزش و پرورش ایران مشهود است. در حال حاضر حدود 3,000 مدرسه دولتی بدون معلم آموزش‌دیده فعالیت می‌کنند. بیش از 65 درصد از مدارس خدمات‌دهنده به جوامع عشایری فاقد زیرساخت‌های ابتدایی مانند سیستم‌های گرمایشی یا نیمکت هستند.

  • حدود 75 درصد از مدارس دولتی فاقد رایانه‌های استاندارد هستند.
  • علاوه بر این، 7 درصد از دانش‌آموزان نهم سال گذشته قبل از ثبت‌نام در سال دهم ترک تحصیل کردند.

فقط در سپتامبر 2024، حداقل یک میلیون کودک به عنوان فاقد آموزش ابتدایی یا سواد ثبت شدند و بسیاری دیگر به دلیل عدم داشتن شناسنامه در آمارهای رسمی گنجانده نشده‌اند.

در حالی که آموزش عمومی در حال افول است، بخش خصوصی به رشد خود ادامه می‌دهد، اگرچه با هزینه‌ای سنگین. طبق گزارش روزنامه Haft-e Sobh، شهریه برخی از مدارس غیرانتفاعی و خصوصی در سال جاری به 80 تا 100 درصد افزایش یافته است. مدیران مدارس این افزایش‌ها را به افزایش هزینه‌های اجاره و عملیاتی نسبت می‌دهند.

در حالی که وزارت آموزش و پرورش محدودیت‌های رسمی برای شهریه تعیین می‌کند، بسیاری از مؤسسات خصوصی از طریق «برنامه‌های ویژه» و مستندات، مقررات را دور می‌زنند و از خانواده‌ها هزینه‌های بیشتری نسبت به حد مجاز دریافت می‌کنند.

تجملاتی که به دانش‌آموزان در گران‌ترین مدارس خصوصی تهران ارائه می‌شود، نابرابری عظیمی را نشان می‌دهد. این مدارس دارای لپ‌تاپ و اینترنت پرسرعت برای هر دانش‌آموز، استخر شنا، باشگاه‌های ورزشی، آموزش چند زبانه (از جمله انگلیسی و فرانسوی) و سفرهای یک‌هفته‌ای به اروپا هستند.

دانش‌آموزان و معلمان زن معمولاً از پوشیدن حجاب اجباری معاف هستند و کافه‌تریاهای دانشگاهی منوهای متنوعی شبیه رستوران‌های لوکس را ارائه می‌دهند. این شکاف رو به رشد بین دو واقعیت آموزشی متمایز—یکی از امتیاز و فرصت و دیگری از محرومیت و افول—نشان‌دهنده یک بحران ساختاری عمیق در سیستم آموزشی ایران است.

READ  ایران در نهمین نشست وزرای آموزش سازمان همکاری‌های شانگهای شرکت می‌کند

این مسئله تنها یک موضوع سیاستی نیست، بلکه یک شکست اخلاقی است که اصل عدالت آموزشی را تضعیف می‌کند. این بحران تهدید می‌کند که میلیون‌ها کودک را به آینده‌ای که با فقر، نابرابری و بی‌توجهی شکل می‌گیرد، محکوم کند.

مگر آنکه اصلاحات سیستمی برای نزدیک کردن این شکاف‌ها اعمال شود، ایران نه تنها با خطر فروپاشی سیستم آموزش عمومی مواجه است، بلکه همچنین با از دست دادن یک نسل کامل به عواقب بی‌عملی دولت و طبقه‌بندی اجتماعی روبرو خواهد شد.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *