بحران عمیق غذایی ایران: واقعیتی فراتر از وعدههای سیاسی
رئیسجمهور رژیم ایران، مسعود پزشکیان، در دوران تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بود که به چالشهای اقتصادی رسیدگی کند، اما به نظر میرسد که در عمل موفق به تحقق این وعدهها نشده است. تقریباً شش ماه از آغاز ریاستجمهوری او میگذرد و بهجای ارائه توضیحاتی درباره عدم پیشرفت، او اظهار کرد: “اگر دشمن ما را محاصره کند، از گرسنگی نمیمیریم.”
با این حال، آمارهای رسمی از نهادهای دولتی—از جمله بانک مرکزی، مرکز آمار، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مرکز پژوهشهای مجلس—تصویری کاملاً متفاوت را نشان میدهند.
فقر غذایی و امنیت غذایی در ایران
فقر غذایی در ایران بسیار شدید است و بسیاری از شهروندان قادر به تامین حداقل نیازهای تغذیهای خود نیستند. تعداد زیادی از بیماران نه تنها برای درمان و دارو با مشکل مواجهاند بلکه حتی نمیتوانند به پزشک مراجعه کنند.
آمار نگرانکننده امنیت غذایی
گزارش وبسایت تحلیلی امتداد، که به دادههای رسمی استناد کرده است، نشان میدهد که 55% از جمعیت شهری ایران با ناامنی غذایی مواجه هستند، در حالی که متوسط کالری روزانه دریافتی آنها 2,540 کیلوکالری است. نگرانکننده است که 60% از این کالری دریافتی از غلات تامین میشود که به معنای تغذیه نامناسب و کاهش امنیت غذایی برای میلیونها ایرانی است.
آمارهای جالب توجهتری در مورد مصرف گوشت وجود دارد. طبق آمار مرکز آمار ایران، مصرف گوشت به ازای هر نفر به فقط چهار کیلوگرم در سال کاهش یافته است. این کاهش به هشت کیلوگرم از سال 2011 تا 2022 رسیده است. برخی از تحلیلگران بازار ادعا میکنند که در میان گروههای کمدرآمد، مصرف گوشت حتی به کمتر از یک کیلوگرم در سال کاهش یافته است. به همین ترتیب، مصرف محصولات لبنی، میوهها، برنج و حتی حبوبات بهطور قابل توجهی کاهش یافته است.
افزایش قیمت مواد غذایی و سختیهای اقتصادی
طبق گزارش مرکز آمار ایران، قیمت مواد غذایی در ژانویه 2025 نسبت به ماه مشابه سال گذشته بین 40% تا 103% افزایش یافته است. بیشترین افزایش قیمتها در حبوبات و میوهها ثبت شده، در حالی که محصولات لبنی افزایش قیمت بین 27% تا 43% درصد داشتهاند.
در ژانویه 2025، هزینه غذای یک خانواده چهار نفره تقریباً 58% از حداقل دستمزد را تشکیل میدهد. گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس ایران نشان میدهد که حدود 26 میلیون ایرانی قادر به تامین نیازهای اولیه خود نیستند. در نوامبر 2024، مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران هشدار داد که این تعداد ممکن است به زودی به 32 میلیون برسد که نشاندهنده افزایش سریع جمعیتی است که زیر خط فقر زندگی میکنند.
روزنامه هم میهن پیشتر در مقالهای تحت عنوان “زندگی قسطی” گزارش داد که بسیاری از خانوادهها مجبور به خرید گوشت، مرغ و محصولات لبنی به صورت قسطی شدهاند به دلیل افزایش مداوم قیمتها.
سوءتغذیه و پیامدهای بهداشتی
این بحران فراتر از دشواریهای اقتصادی به نگرانیهای جدی بهداشتی عمومی منجر شده است. سوءتغذیه مزمن منجر به افزایش نرخ رشد ناکافی و ضایع شدن در میان کودکان شده، بهویژه در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد.
یک نظرسنجی بهداشتی سراسری که توسط وزارت بهداشت بین نوامبر 2023 و ژانویه 2024 انجام شد، نشان میدهد که میلیونها ایرانی به فشار خون بالا، چاقی و دیابت مبتلا هستند. این شرایط عمدتاً ناشی از تغذیه نامناسب است و بسیاری از ایرانیان به دلیل عدم توانایی خرید غذاهای سالمتر، مقادیر زیادی نان و شکر مصرف میکنند.
طبق این نظرسنجی، 22% از ایرانیان بالای 18 سال—تقریباً 10 میلیون نفر—به فشار خون بالا مبتلا هستند، در حالی که 14% (حدود 7 میلیون نفر) دیابت نوع 2 دارند. علاوه بر این، 16 میلیون ایرانی اضافه وزن دارند، که این رقم از متوسط جهانی بیشتر است.
افشین استوار، رئیس مؤسسه تحقیقات علوم غدد و متابولیک دانشگاه علوم پزشکی تهران، هشدار داده که 42% از ایرانیان بالای 60 سال به پوکی استخوان مبتلا هستند، وضعیتی که به دلیل هزینه بالای محصولات لبنی و کمبود کلسیم در رژیم غذایی تشدید میشود.
پیامدهای سیاسی و اجتماعی
افزایش فقر غذایی و سوءتغذیه نتیجه مستقیم تحریمهای بینالمللی، سوءمدیریت اقتصادی رژیم، تورم سرسامآور، فساد دولتی و رفتارهای رانتجویانه است. این بحرانهای مرتبط جان میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده است. با وجود این شرایط وخیم، رئیسجمهور پزشکیان همچنان به کم اهمیت جلوه دادن تأثیر تحریمها ادامه میدهد و ادعا میکند که ایرانیان در معرض گرسنگی نیستند.
در یک تصدیق ظاهری از بحران، سخنگوی دولت، فاطمه مهاجری، اخیراً اعلام کرد که رژیم دو دور کوپن غذایی را قبل از عید توزیع خواهد کرد. با این حال، این ابتکار بهجای پرداختن به علل ریشهای ناامنی غذایی، تنها عمق بحران را نشان میدهد و به هدف آرام کردن نارضایتی عمومی طراحی شده است.
وزیر سابق کشور، عبدالرضا رحمانی فضلی، که نقش کلیدی در سرکوب اعتراضات نوامبر 2019 داشته است، اخیراً نسبت به افزایش نارضایتی عمومی هشدار داد و وضعیت کنونی را “بسیار نگرانکنندهتر” از حوادث 2019 توصیف کرد. او به پزشکیان توصیه کرد که از آن تجربیات درس بگیرد—اشارهای هولناک به سرکوب وحشیانهای که منجر به کشته شدن حدود 1,500 معترض شد، طبق گزارش رویترز.
نتیجهگیری
بحران فزاینده غذایی در ایران نه تنها نشانهای از بیثباتی اقتصادی است بلکه به عنوان یک عارضه از ناکامیهای سیستمی عمیقتر است. در حالی که دولت همچنان به اولویت دادن به بقای سیاسی به جای اصلاحات اقتصادی ادامه میدهد، میلیونها ایرانی در تلاش برای تأمین تغذیه پایه هستند. رویکرد رژیم—ارائه تدابیر کوتاهمدت تسکینی در حالی که نارضایتی را سرکوب میکند—تنها تاخیر در یک تصفیهحساب اجتنابناپذیر را رقم میزند. بدون تغییرات ساختاری اقتصادی و سیاسی، فقر غذایی همچنان بدتر خواهد شد و ثبات کشور را بیشتر تهدید میکند.