بحران پرستاری در ایران: دستمزدهای پایین، مهاجرت و سرکوب دولت
در شرایط دشوار اقتصادی و حقوق ناکافی، بسیاری از پرستاران در ایران به زندگیهای سختی دچار شدهاند، از جمله خوابیدن در خودروهای خود، کار به عنوان راننده آنلاین تاکسی یا اشتراکگذاری مکانهای زندگی شلوغ. طبق آمار رسمی، به طور متوسط حدود ۱۹ پرستار، پزشک و تکنسین بیمارستانی به دلیل مشکلات مالی روزانه ایران را ترک میکنند.
روزنامه ایرانی هم میهن گزارش میدهد که با وجود اینکه پرستاران حداکثر حقوق ماهانه ۱۴ تا ۱۵ میلیون تومان (تقریباً ۲۰۰ دلار) دریافت میکنند و فقط ۲۵ هزار تومان در ساعت برای اضافهکاری دریافت میکنند، درآمد آنها به سختی هزینههای زندگی اولیه را تأمین میکند. در نتیجه، حرفه پرستاری شاهد یک خروج گسترده، هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور است.
بحران مسکن و مهاجرت اجباری
در سال گذشته، افزایش هزینههای اجاره که به طور متوسط ۱۰۰ درصد در سطح کشور افزایش یافته است، بسیاری از پرستاران را وادار به ترک خانههای اجارهای کرده است. به همین دلیل، آنها مجبور به خوابیدن در خوابگاهها، اشتراک خانه با چندین هماتاقی یا حتی زندگی در خودروهای خود شدهاند.
محمد شریفیمقدم، دبیر کل خانه پرستاری ایران، بر کمبود شدید کادر پرستاری در بیمارستانها تأکید کرد. او در گفتوگو با روزنامه جامجم بیان کرد: “حتی وقتی بیمارستانها برای استخدام پرستار آگهی میدهند، هیچکس درخواست نمیدهد زیرا حقوق و مزایا بسیار پایین و بار کاری فوقالعاده زیاد است. ما باید ابتدا به خروج پرستاران رسیدگی کنیم قبل از اینکه پرسنل جدید را استخدام کنیم.”
مهاجرت داخلی و تشدید بحران بهداشت و درمان
علاوه بر مهاجرت بینالمللی، یک روند نگرانکننده دیگر، جابجایی پرستاران از شهرهای کوچک به تهران به دنبال حقوق بهتر است. این امر منجر به کمبود کارکنان در بیمارستانهای منطقهای شده و توانایی آنها در پذیرش بیماران را کاهش داده و باعث تعطیلی تختهای بیمارستانی شده است.
- طبق گزارش وزارت بهداشت ایران، ۴۰۰ پرستار از استان گیلان در سال گذشته به تهران مهاجرت کردهاند.
- در کرمانشاه، پرستاران بیمارستانهای دولتی را ترک کرده و خدمات پرستاری در منزل خصوصی تأسیس کردهاند.
- در دیگر استانها، بسیاری از پرستاران به تهران نقل مکان کرده و آپارتمانهای مشترک اجاره کردهاند در حالی که در کلینیکها و بیمارستانهای خصوصی کار میکنند.
در عین حال، تعداد زیادی از پرستاران ایرانی به دنبال فرصتهای شغلی در خارج از کشور هستند. بسیاری به کشورهای حاشیه خلیج فارس میروند، جایی که حقوقها به صدها میلیون تومان میرسد، یا به اروپا، جایی که میتوانند بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ یورو در ماه درآمد داشته باشند که بهطور قابل توجهی بیشتر از آنچه در ایران میگیرند، است.
شرایط سخت کاری و غفلت دولت
وضعیت مالی وخیم، برخی از پرستاران را وادار کرده است که مراکز اورژانس را به عنوان پناهگاههای موقت ببینند و برای بقا در مکانهای مختلف چند شیفت کار کنند. دیگران در بین شیفتها در خودروهای خود میخوابند قبل از اینکه به شغل بعدی خود بروند. با وجود نیاز فوری دانشگاههای پزشکی تهران به کادر پرستاری، تلاشهای جذب پرستار عمدتاً ناموفق بوده است. همانطور که شریفیمقدم اشاره میکند، وقتی دانشگاهها برای ۱۰۰۰ موقعیت پرستاری آگهی میدهند، تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ متقاضی در فرآیند استخدام شرکت میکنند.
به گفته شریفیمقدم، سه مشکل اصلی که پرستاری ایران را آزار میدهد، بیکاری، تغییر شغل و مهاجرت گسترده است. “ما سالها این نگرانیها را مطرح کردهایم,” او گفت. “چگونه میتوان یک پرستار با حقوق ۱۴ تا ۱۵ میلیون تومان زندگی کند؟ پرستاران در اروپا، استرالیا و کانادا هزاران یورو درآمد دارند، در حالی که درآمد آنها در ایران حتی به ۲۰۰ دلار هم نمیرسد.”
سرکوب دولت در برابر پرستاران معترض
به جای رسیدگی به بحران پرستاری، مقامات ایرانی با سرکوب پاسخ دادهاند. پرستارانی که در اعتراضات اتحادیهای برای بهبود حقوق و شرایط کاری شرکت کردهاند، با تهدید، اتهامات قانونی و حتی تعلیق شغلی مواجه شدهاند.
یکی از این موارد، محمدرضا دارا، پرستار مرکز تروما بیمارستان راهنمون در یزد است. او به دلیل درخواست برای حقوق منصفانه به مدت دو ماه تحت “تعلیق انضباطی” قرار گرفت. شکایتی که توسط رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی یزد مطرح شده، منجر به این مجازات سخت شده است، علیرغم ۲۸ سال تجربه دارا.
در دسامبر سال گذشته، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گزارشها در مورد مهاجرت گسترده پرستاران را به عنوان “دروغ، جنگ روانی و تبلیغات منفی” دشمنان رژیم ایران رد کرد. سخنان او به وضوح با آمار وزارت بهداشت، نمایندگان مجلس و مدیران بیمارستانها در تضاد بود.
این اظهارات به نظر میرسد که به سرکوب دولت در برابر پرستاران معترض دامن زده است، همانطور که در افزایش تعداد پروندههای قانونی، دستگیریها و تعلیق شغلی مشهود است. به جای رسیدگی به ریشههای بحران، مقامات ایرانی تصمیم به خاموش کردن صدای مخالفان از طریق تدابیر امنیتی گرفتهاند که رنج پرستاران و سیستم بهداشت و درمان را بیشتر تشدید میکند.
نتیجهگیری
حرفه پرستاری در ایران در آستانه یک نقطه شکست قرار دارد. با حقوق ناکافی، شرایط کاری سخت و دولتی که اصلاحات را بر سرکوب ترجیح میدهد، بسیاری از پرستاران چارهای جز ترک کشور نمیبینند. ادامه خروج کادر درمانی تهدیدی برای سیستم پزشکی آسیبپذیر ایران است و میلیونها شهروند را در معرض مراقبت ناکافی قرار میدهد. بدون تغییرات فوری در سیاستها، وضعیت تنها وخیمتر خواهد شد و بحران بهداشت و درمان را برای هر دو گروه حرفهای پزشکی و بیماران عمیقتر خواهد کرد.