کشف رازهای تاریخی: کاوشهای باستانشناسی در خرابههای کاخ والریا آغاز میشود
کاخ والریان، که زمانی محل اقامت امپراتور رومی در دوران ساسانیان بود، در بیشاپور، جنوب ایران، قرار دارد و به زودی قرار است مورد کاوشهای باستانشناسی قرار گیرد. این کاخ به عنوان بخشی از تاریخ غنی ایران، در حال حاضر مورد توجه محققان و باستانشناسان قرار گرفته است.
به گفته رضا نوروزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، برنامههایی برای کاوش در ویرانههای این کاخ که در شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون استان فارس واقع شده است، در دست انجام است. نوروزی در یک سمینار تخصصی باستانشناسی در کازرون، به اهمیت تاریخی بیشاپور و تحقیقات باستانشناسی در این منطقه اشاره کرد و افزود که منابع تاریخی، به ویژه متون جغرافیایی اسلامی، اطلاعات ارزشمندی در مورد اقلیم، ساختار شهری و دسترسی به بیشاپور ارائه میدهند.
مطالعات اولیه باستانشناسی در بیشاپور به دوره قبل از جنگ جهانی دوم برمیگردد، زمانی که باستانشناسان فرانسوی در این شهر باستانی تحقیقاتی انجام دادند. رویکرد آنها شامل کاوشهای جزئی از ساختارها، نقشهبرداری و مستندسازی بود، اما آنها باقیماندههای کاوشها را به جا گذاشتند که اکنون به عنوان رکوردی ارزشمند از یافتههای آنها محسوب میشود. پس از جنگ، تیم فرانسوی به طور ناگهانی محل را ترک کرد و آثار و موزاییکهایی را به جا گذاشت.
مرحله دوم کارهای باستانشناسی بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸ تحت هدایت مرحوم علیاکبر سرافراز، باستانشناس ایرانی، انجام شد و بر کاخها و ساختارهای ساسانی در دروازه سلطنتی، از جمله معبد آناهیتا و سالن مراسم تمرکز داشت. مرحله سوم، به رهبری محمد مهریار از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴، به بررسی بیشتر ساختار شهری بیشاپور پرداخت.
در حال حاضر، تلاشها در بیشاپور بر حفظ محل، تأسیس موزه و کتابخانه، زیرساختهای اداری، محصور کردن سایت و بهبود مسیرهای بازدیدکنندگان متمرکز شده است.
نگاهی به کاخ ویران شده والریان
کاخ والریان، که حدود ۱۵۰ متر در شرق کاخ شاپور واقع شده است، اکنون بیشتر شبیه به تودهای از ویرانههای در حال فروریختن است. این ساختار به طور خاص برای نگهداری امپراتور رومی والریان پس از اسارتش توسط شاپور یک ساخته شده بود و نقش حیاتی در تاریخ امپراتوری ساسانی ایفا کرد. پس از پیروزی قاطع ایرانیان بر لژیونهای رومی، والریان و ۷۰،۰۰۰ سربازش به اسارت درآمدند و این کاخ برای تحت نظر داشتن امپراتور ساخته شد.
بسیاری از اسرا که دانش اندکی از معماری و ساخت و ساز داشتند، به بخش غربی ایران منتقل شدند تا در پروژههای ساختمانی ایرانیان شرکت کنند و بسیاری از کاخها، سدها و پلها با استفاده از تجربه سربازان رومی ساخته شد. گفته میشود که والریان خود با روشهای ساخت و ساز آشنا بود و ممکن است در طراحی کاخش در بیشاپور مشارکت داشته باشد. این کاخ دارای مساحتی بیش از ۳۰۰۰ متر مربع بود و تنها ساختاری در ایران پیش از اسلام بود که کاملاً از سنگ ساخته شده است. سنگها، که همگی از لحاظ اندازه و شکل یکسان بودند، از همان کیفیت سنگهای استفاده شده در معبد آناهیتا بودند و بسیاری از آنها با گیرهها به هم متصل شده بودند. حفرههای سطحی که در اتصالات سنگ قابل مشاهده هستند و ظاهری جالب به کاخ میدهند، در اصل با سرب مذاب پر شده بودند تا ساختار را مستحکمتر کنند.
شهر باستانی بیشاپور
بیشاپور (به معنای “شهر شاپور”) پایتخت بزرگ شاه ساسانی، شاپور یک بود که ارتشهای او سه بار رومیان را شکست دادند. مانند یک پل قوسی در شوشتر، بسیاری از بیشاپور به احتمال زیاد توسط سربازان رومی که پس از شکست امپراتور والریان در حدود سال ۲۶۰ میلادی اسیر شده بودند، ساخته شده است.
بیشاپور در جنوب فالیان کنونی واقع شده و در کنار جاده باستانی بین پارس و ایلام قرار دارد که پایتختهای ساسانی، ایستخر (نزدیک به پرسپولیس) و فیروزآباد را به سوسه و کتیسفون متصل میکند. این شهر در نزدیکی یک گذرگاه رودخانه ساخته شده است.
بسیاری از جنبههای معماری بیشاپور شبیه به معماری رومی است و به سنتهای ساخت و ساز ایرانی تعلق ندارد. به عنوان نمونه، آنچه متخصصان به عنوان “طرح هیپودام” مینامند، به این معناست که شهر به شکل شبکهای طراحی شده است، در حالی که شهرهای ایرانی معمولاً دایرهای شکل بودند. بیشاپور تا زمان حمله اعراب به ایران و ظهور اسلام در نیمه دوم قرن هفتم، شهری مهم باقی ماند. این شهر به مرکز یادگیری اسلامی تبدیل شد و در قرن دهم هنوز افرادی در آنجا زندگی میکردند، اما decline از قرن هفتم آغاز شده بود.
در سال ۲۰۱۸، یونسکو مجموعهای از شهرهای تاریخی ساسانی در جنوب ایران را تحت عنوان “منطقه باستانشناسی ساسانی در منطقه فارس” به فهرست میراث جهانی خود اضافه کرد. این مجموعه شامل هشت سایت باستانشناسی است که در سه بخش جغرافیایی فیروزآباد، بیشاپور و سروستان واقع شدهاند. این منطقه نشاندهنده استفاده بهینه از عوارض طبیعی و گواهی بر تأثیر سنتهای فرهنگی هخامنشی و اشکانی و هنر رومی است که بعداً تأثیر زیادی بر معماری و سبکهای هنری دوره اسلامی داشت.
منطقه باستانشناسی ساسانی نمایانگر یک سیستم بسیار کارآمد از استفاده از زمین و بهرهبرداری استراتژیک از عوارض طبیعی در ایجاد نخستین مراکز فرهنگی تمدن ساسانی است.