نسخه جدید “در خون سرد” به زبان فارسی منتشر شد!
نسخه پنجم ترجمه فارسی رمان “در خون سرد” نوشته ترومن کاپوتی، نویسنده و فیلمنامهنویس آمریکایی، به تازگی منتشر شده است. این اثر در سال 1966 منتشر شد و اکنون توسط انتشارات امیرکبیر در تهران منتشر شده است. ترجمه این کتاب را بهاره راسخ انجام داده است.
رمان “در خون سرد” داستان واقعی و دلخراش قتل خانواده کلاتر در هولکامب، کانزاس در نوامبر 1959 را روایت میکند. این کتاب مرزهای بین روزنامهنگاری و ادبیات را به صورت نوآورانهای در هم میآمیزد.
این کتاب که توسط کاپوتی نوشته شده است، اغلب به عنوان نمونهای از ژانر “روزنامهنگاری نوین” معرفی میشود، اصطلاحی که کاپوتی برای توصیف رویکرد نوآورانه خود در رمانهای غیر داستانی ابداع کرد.
اگرچه نویسندگان دیگری پیش از او به این قلمرو وارد شده بودند، اما دقت جزئیات و سبک روایی جذاب کاپوتی “در خون سرد” را به عنوان نمونهای بارز از این فرم ادبی تثبیت کرده است.
این کتاب پس از چندین اثر موفق دیگر کاپوتی منتشر شد و در ابتدا به صورت سریالی در مجله نیویورکر منتشر شد و پس از آن به عنوان یک رمان کامل در سال 1965 به چاپ رسید. با این حال، فرآیند تحقیق و نوشتن که شش سال به طول انجامید، به طور شخصی بر کاپوتی تأثیر گذاشت و در نهایت او را از انتشار آثار دیگر پس از این اثر بازداشت.
داستان حول مرگ تراژیک آقای و خانم کلاتر و فرزندان نوجوانشان، کنیون و نانسی، میچرخد. در یک جرم وحشیانه که جامعه کوچک را شوکه کرد، خانواده کلاتر در خانه خود کشف شدند، در حالی که دست و پایشان بسته بود و فقط اموال جزئی از آنها دزدیده شده بود.
کاپوتی از طریق گزارشی در نیویورک تایمز از این واقعه gruesome آگاه شد و با توجه به ماهیت شوکهکننده آن، به هولکامب سفر کرد حتی پیش از اینکه قاتلان دستگیر شوند. تحقیقات او با کمک دوستش هارپر لی، که بعداً به خاطر رمان کلاسیکش “کشتن مرغ مقلد” مشهور شد، تسهیل شد.
قاتلان، دیک هیکاک و پری اسمیت، در ابتدا از دستگیری فرار کردند و تنها سرنخهای کمی از خود به جا گذاشتند و هیچ ارتباط شخصی با خانواده کلاتر نداشتند.
در طول متن، کاپوتی به بررسی انگیزههای آنها میپردازد و به ویژه بر روان پری، که از احساس ناکافی بودن و کودکی پرتنش رنج میبرد، تمرکز میکند. در حالی که دیک تصویر یک جنایتکار را تجسم میکند، او نیز با تأثیر سنگین اعمالشان دست و پنجه نرم میکند و انگیزههایش در ابهام باقی میماند.
پیامدهای قتل خانواده کلاتر به شدت بر ساکنان هولکامب تأثیر میگذارد، از جمله دوستان نزدیک نانسی. جامعه تلاش میکند تا درک خود از کلاترها را که “کمترین احتمال” قربانی بودن را داشتند، آشتی دهد و جو ترس و پارانویا را به وجود میآورد که در آن اعتماد بین همسایگان از بین میرود.
آل دووی، کارآگاه اصلی پرونده، به شدت در تلاش برای کشف حقیقت غرق میشود و این پرونده زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد.
با افزایش اضطراب در هولکامب، پری و دیک به زندگی خود با حس نادرست آزادی ادامه میدهند و حتی به مکزیک میروند. برای مدتی به نظر میرسد که ممکن است از عدالت فرار کنند.
با این حال، تحقیقات در نهایت به سمت آنها برمیگردد و با کمک یک شاهد زنده و شواهد فیزیکی که آنها را به صحنه جرم مرتبط میکند، شامل اموال دزدیده شده از کلاترها، به سرانجام میرسد.
پس از دستگیری، هر دو مرد نقش خود را در این عمل شنیع اعتراف میکنند. آنها محاکمه میشوند، محکوم میشوند و پس از چندین سال در صف اعدام، به اعدام محکوم میشوند. در طول زندان، به ویژه پری شروع به به اشتراک گذاشتن افکار و انگیزههای درونی خود میکند و به پیچیدگیهای تصمیماتش در زندگی و شب سرنوشتساز قتلها پرده برمیدارد.
رمان “در خون سرد” نه تنها یک داستان جنایی ترسناک را ارائه میدهد بلکه به بررسی عمیق روانشناسی انسانی، جریانهای تاریک زندگی آمریکایی و تأثیر عمیق جرم بر جوامع و افراد میپردازد.