رمان «عبور از رودخانه و ورود به درختان» ارنست همینگوی به زبان فارسی منتشر شد
کتاب “از رودخانه عبور کرده و به درختان وارد شو” اثر ارنست همینگوی، نویسنده مشهور آمریکایی، به تازگی به زبان فارسی در تهران منتشر شده است. این اثر با ترجمه احمد کاسائیپور و توسط انتشارات هرمس منتشر شده است.
کتاب “از رودخانه عبور کرده و به درختان وارد شو” نخستین بار در سال 1950 توسط انتشارات چارلز اسکرایبنر و پس از انتشار در مجله “کازموپولیتن” به چاپ رسید. عنوان این کتاب از آخرین سخنان ژنرال کنفدرال توماس ج. “استونوال” جکسون الهام گرفته شده است. این عبارت به مفهوم عبور به زندگی پس از مرگ اشاره دارد و معمولاً به عنوان نشانهای از سفر پس از مرگ در باورهای مسیحی تعبیر میشود.
داستان حول محور سرهنگ ریچارد کانتول، افسر 50 ساله ارتش ایالات متحده میچرخد که در حال شکار مرغابی در لاگون مارانو نزدیک ونیز ایتالیا، در پایان جنگ جهانی دوم است. کانتول که با بیماری قلبی پایانی خود دست و پنجه نرم میکند، به یاد گذشتهاش میافتد و بیشتر بر تجربیاتش در جنگ جهانی اول و رابطه پرتنشش با رناتا، زن ونیزی 18 سالهای که بیش از سه دهه از او جوانتر است، تأمل میکند. همینگوی از علاقهاش به یک زن جوان به نام آدریانا ایوانچیچ در طی یک سفر به ایتالیا، الهام گرفته است.
در مرکز داستان “از رودخانه عبور کرده و به درختان وارد شو”، موضوعاتی همچون مرگ و چگونگی مواجهه با آن بررسی میشود. منتقدان اغلب شباهتهایی بین کار همینگوی و اثر توماس مان به نام “مرگ در ونیز” میبینند، به دلیل بررسی مشترک عشق و ناگزیر بودن مرگ. همینگوی هدف خود را از نوشتن این رمان، ایجاد شدت احساسی و افزایش تدریجی تنش قبل از رسیدن به یک نتیجه تأثیرگذار عنوان کرده است.
هرچند این رمان انتقادات منفی خود را نیز دریافت کرد—بسیاری از منتقدان آن را یک نظر غمانگیز درباره یک استعداد بزرگ که به بنبست خلاقانه رسیده، نامیدند—اما با این حال، این کتاب در ایالات متحده به یک پرفروش تبدیل شد و به مدت هفت هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار داشت.
داستان با تجربه حملههای قلبی کانتول در حین ترک ونیز پس از شکار مرغابی به اوج خود میرسد که با صحنه آغازین کتاب ارتباط دارد. در حالی که او به بیماریاش تسلیم میشود، به یاد آخرین سخنان جکسون میافتد: “نه، نه، بیایید به سوی رودخانه عبور کرده و زیر سایه درختان استراحت کنیم.” داستان با خواندن یک یادداشت از سرهنگ توسط رانندهاش به پایان میرسد که نشان میدهد اموال او باید به رناتا منتقل شود، که مضامین عشق و از دست دادن را در این رمان به تصویر میکشد.
ارنست همینگوی (1899-1961) نویسنده، داستاننویس و روزنامهنگار تأثیرگذار آمریکایی است که به خاطر سبک نثر اقتصادی و بیپردهاش شناخته میشود. شخصیت ماجراجویانه و تصویر صریح عمومیاش به میراث ادبیاش افزوده است که شامل هفت رمان، شش مجموعه داستان کوتاه و دو اثر غیرداستانی میباشد. او در سال 1954 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.
بین سالهای 1942 و 1945، همینگوی ادعا کرد که “از کار نوشتن کنار رفته است.” او با تراژدیهای شخصی مختلفی مواجه شد، از جمله یک سری حوادث و مشکلات سلامتی که بر خانوادهاش تأثیر گذاشت، به ویژه پس از حوادث مهم رانندگی و اسکی.
در طول این دوران پرآشوب، او رمان “از رودخانه عبور کرده و به درختان وارد شو” را نوشت که از یک عشق پلاتونیک به آدریانا ایوانچیچ الهام گرفته شده بود. هرچند این رمان با انتقادات منفی مواجه شد، او بعدها با اثر “پیرمرد و دریا” که در سال 1952 منتشر شد، به موفقیت رسید.