اجرای نمایش خوانش “بازدید” اثر فریدریش دورنمات در مرکز تهران
مرکز فرهنگی و هنری سحنی آبی در تهران، میزبان یک اجرای خوانشی از نمایشنامه «بازدید» نوشته فریدریش دورنمات در تاریخ ۷ فوریه خواهد بود. این نمایش به کارگردانی علی خمر و با بازی زهره بهرامی، یسنا پورعلی، آیلین احمدپور، یزدان جلالی، مصطفی طاهری و طاها یاریان اجرا میشود.
به طور خاص، «بازدید» به زبان فارسی توسط کارگردان مشهور حمید سمندریان ترجمه شده و او این نمایش را چندین بار بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۸ روی صحنه برده است.
این نمایشنامه، یک کمدی تاریک است که به بررسی موضوعاتی چون انتقام، اخلاق و تأثیر corrupting پول میپردازد. داستان در شهری به نام گولن که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، رخ میدهد. اهالی این شهر منتظر ورود یک میلیاردی ثروتمند به نام کلر زاخاناسیان، که قبلاً در این شهر زندگی میکرد، هستند. آنها امیدوارند که ثروت او بتواند جامعه در حال افولشان را نجات دهد.
شخصیت اصلی داستان، آلفرد ایل، صاحب فروشگاه شهر و معشوقه سابق کلر، مأمور persuading او برای کمک به شهر میشود. با ورود کلر، او اعلامی شوکهکننده میکند: وعده یک میلیارد فرانک به عنوان کمک، که بین شهر و خانوادههای آن تقسیم خواهد شد. با این حال، سخاوت او با یک شرط شوم همراه است: او خواستار مرگ آلفرد ایل است، که قبلاً در یک دعوی پدری او را خیانت کرده و منجر به رسوایی اجتماعی و تبعیدش شده است.
افشای این شرط، مردم شهر را شوکه میکند و در ابتدا آنها از ایده قتل به شدت متأثر میشوند. اما با پیشرفت داستان، اخلاقیات اهالی شهر تحت فشار پیشنهاد کلر شروع به فرسایش میکند. آلفرد، که روزگاری مورد احترامترین فرد در گولن بود، به تدریج دچار پارانویا میشود و متوجه میشود که اهالی شهر به خریدهای لوکس با اعتبار روی آوردهاند، که نشاندهنده تمایل آنها به پذیرش شرایط تاریک کلر است.
او از مقامات محلی و کشیش کمک میخواهد، اما متوجه میشود که آنها نیز به تاثیر مالی کلر تسلیم شدهاند. مردم شهر آلفرد را به ماندن تشویق میکنند و در حالی که وانمود میکنند همه چیز خوب است، به طور مخفیانه علیه او توطئه میکنند.
با وجود تمایل اولیهاش برای فرار، آلفرد پس از مشاهده افزایش همدستی جامعه در فساد اخلاقیاش، تصمیم میگیرد از فرار منصرف شود. او تحت فشار فرورفته و متوجه میشود که در یک شبکه از گناه و مسئولیت نسبت به خشم کلر گرفتار شده است. ازدواج کلر با مرد دیگری اوضاع را بدتر میکند، زیرا شهر به شدت به نجات مالی کلر نیاز دارد.
تنش در یک جلسه شهری به اوج خود میرسد، جایی که ساکنان به صورت unanimous رأی به پذیرش کمک کلر میدهند، و در واقع سرنوشت آلفرد را مهر و موم میکنند. آنها ثروت را بر اصول ترجیح میدهند و درهای شهر را قفل کرده و چراغها را خاموش میکنند. در یک چرخش وحشتناک، آنها به زور آلفرد را میکشند و این عمل خشونت به عنوان یک ضرورت تراژیک به تصویر کشیده میشود. حتی در مرگ، مرگ آلفرد به عنوان یک حمله قلبی تصادفی به رسانهها گزارش میشود. کلر گولن را ترک کرده و با احساس رضایت و قدرت، بدن آلفرد را با خود میبرد، در حالی که مردم شهر در ثروت جدید خود غوطهورند.
این نمایش به عنوان یک نظریه قوی دربارهی اخلاق انسانی، قیمت حرص و طمع و جنبه تاریک دینامیکهای اجتماعی در مواجهه با ناامیدی مالی عمل میکند. دورنمات (۱۹۲۱-۱۹۹۰) یک نویسنده و نمایشنامهنویس سوئیسی بود که طرفدار تئاتر حماسی بود و آثارش تجربههای اخیر جنگ جهانی دوم را منعکس میکرد. او نویسندهای سیاسی بود که شامل درامهای تجربی، رمانهای جنایی فلسفی و کمدیهای تاریک میشد.
مانند نویسنده مهاجر آلمانی برشت، دورنمات به بررسی امکانات دراماتیک تئاتر حماسی پرداخت. او در کنار برشت، به عنوان “اصلیترین نظریهپرداز” آن شناخته شده است. دورنمات که در زوریخ و برن تحصیل کرده بود، از سال ۱۹۴۷ نویسنده تماموقت شد. تکنیکهای او به وضوح تحت تأثیر برشت بود، مانند استفاده از تمثیلها و بازیگران که از نقشهایشان خارج میشوند تا به عنوان راوی عمل کنند. دیدگاه دورنمات از جهان به عنوان چیزی اساسی و بیمعنی، طعمی کمدی به نمایشهایش میبخشد. در نوشتهای درباره تئاتر در «مشکلات تئاتر» (۱۹۵۵)، او به توصیف اصلیترین تضاد در تراژیک کمدیهایش به عنوان تلاشهای کمدی بشریت برای فرار از سرنوشت تراژیک ذاتی در وضعیت انسانی پرداخت.