افسانه «مینا و پلنگ» به عنوان برند جهانی روستای کندلوس انتخاب شد!
افسانه محلی “مینا و پلنگ” به عنوان برند نمادین برای کندلوس، یک روستای زیبا در دامنه کوههای البرز در شمال ایران انتخاب شده است. این داستان جذاب با تمرکز بر محیط زیست، به نمایندگی از کندلوس در مقیاس جهانی پذیرفته شده است. به گفته حسین ایزدی، رئیس اداره گردشگری استان، این افسانه نه تنها عمق فرهنگی ما را منعکس میکند بلکه مضامین محیط زیستی قدرتمندی را نیز منتقل میسازد.
در یک بازدید اخیر از این روستا، ایزدی همچنین از تشکیل یک گروه کاری ویژه برای پیگیری نامزدی کندلوس در فهرست میراث جهانی یونسکو خبر داد. او گفت: “داستان مینا و پلنگ نه تنها نمایانگر عمق فرهنگی ماست، بلکه یک روایت ایدهآل برای برند کردن این روستا به صورت بینالمللی است.”
ایزدی همچنین اشاره کرد که تابلوهای چوبی بر اساس گویشهای محلی در سراسر روستا نصب شده و گچکاریهای کاهگلی برای ایجاد هماهنگی بصری یکپارچه در کندلوس به کار گرفته شده است. آثار هنری و نقاشیهای دیواری الهام گرفته از این افسانه نیز به عنوان بخشی از این ابتکار برندینگ توسعه یافتهاند. یک پرونده شامل چندین افسانه و عناصر میراثی که با همکاری جامعه محلی ایجاد شده، به وزارت میراث فرهنگی برای شناسایی رسمی ارسال شده است.
داستان مینا و پلنگ یک افسانه عاشقانه و haunting است که بیش از یک قرن در میان سالخوردگان کندلوس به نسلهای آینده منتقل شده است. بر اساس افسانههای محلی، مینا دختری یتیم با چشمان قرمز یاقوتی بود که در یک خانه ساده زندگی میکرد، که هنوز هم به عنوان یک مکان محبوب گردشگری در روستا باقی مانده است. به دلیل چشمان منحصر به فردش، او اغلب توسط سایر کودکان طرد میشد و این موضوع احساس تنهایی او را عمیقتر میکرد.
افسانه میگوید که مینا اغلب به جنگل میرفت تا هیزم جمع کند و برای غلبه بر ترس و تنهاییاش با صدای بلند میخواند. یک روز، یک پلنگ وحشی، که مجذوب صدای او شده بود، شروع به دنبال کردن او کرد و در نهایت مسیرش را به خانهاش دنبال کرد. ملاقاتهای غیرمنتظره آنها به دوستی عجیبی تبدیل شد که به واسطه تنهایی مشترک و پیوند عاطفیشان به هم نزدیک شدند. با گذشت زمان، پلنگ به مینا کمک میکرد تا در طول روز هیزمها را حمل کند و شبها به آرامی به دیدن او میآمد و از پنجرهاش فقط برای گوش دادن به صدای او مینگریست.
در نهایت، روستا شروع به پچپچ درباره دیدارهای مرموز پلنگ کرد. نردبانی که مینا در شب اول مواجههاش با پلنگ استفاده کرده، اکنون در موزه کندلوس به عنوان یک اثر نمادین به یاد افسانه حفظ شده است.
کندلوس – که اغلب به عنوان “بهشت گمشده” شناخته میشود – ترکیبی از زیبایی طبیعی و رمز و راز فرهنگی را ارائه میدهد. با ابتکاراتی مانند خانه محیط زیست تازه تأسیس شده و گردشگری مبتنی بر داستانگویی، مقامات قصد دارند مسافران آگاه به محیط زیست و علاقهمندان به فرهنگ را جذب کنند. ایزدی اضافه کرد: “ما همچنین در تلاشیم چالشهای زیرساختی در این منطقه را حل کنیم و این روستا را در پلتفرمهای بینالمللی با تمرکز آموزشی معرفی کنیم.”
این برندینگ از طریق افسانهها، به باور او، نه تنها از میراث نامشهود روستا محافظت خواهد کرد بلکه گردشگری پایدار و شناسایی جهانی را نیز به همراه خواهد داشت. کندلوس یکی از قدیمیترین سکونتگاههای ایران است که آثار تمدن آن به پیش از عصر اسلامی بازمیگردد. در دوران قاجار، این روستا به رسمیت شناخته شد و ناصرالدین شاه قاجار reportedly از این منطقه عبور کرده و به مهارتهای فلزکاران محلی تحسین کرد.
جذابیت معماری روستا – که شامل پنجرههای چوبی، سقفهای شیروانی و کوچههای سنگی پیچدرپیچ است – میراث عمیق آن را منعکس میکند. برخلاف بسیاری از مناطق مدرنیزه شده، کندلوس بافت تاریخی خود را حفظ کرده و به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد تا زیبایی روستایی ایران را از نزدیک تجربه کنند.