ترس متافیزیکی: سفری به دنیای وحشتهای فراتر از واقعیت
کتاب “وحشت متافیزیکی” نوشته فیلسوف و تاریخنگار ایدههای لهستانی، لزک کولاوکی به زبان فارسی منتشر شده است. این کتاب در بازار کتاب ایران با ترجمه علیرضا عطارزاده و توسط گروه انتشارات ققنوس در 175 صفحه به چاپ رسیده است. این اثر به بررسی عمیق مسائلی میپردازد که فلسفه را تحت تاثیر قرار داده و به نوعی پرسشهای بنیادینی را مطرح میکند که همواره ذهن انسان را مشغول کرده است.
در طول بیش از یک قرن، فیلسوفان به این موضوع پرداختهاند که آیا فلسفه ممکن است یا بیفایده، یا هر دو. با اینکه این مفهوم به روزهای سقراط برمیگردد، هنوز هم اختلافات شدیدی در مورد ماهیت حقیقت، واقعیت، دانش و خوبی وجود دارد. این موضوع ممکن است در زندگی ما تفاوت چندانی ایجاد نکند، اما احساس عدم قطعیت رادیکالی را به ما منتقل میکند، احساسی که کولاوکی آن را “وحشت متافیزیکی” نامیده است.
کولاوکی در این کتاب بیان میکند: “وحشت این است که اگر هیچچیز به جز مطلق وجود ندارد، مطلق هیچ است؛ اگر هیچچیز به جز خودم وجود ندارد، من هیچ هستم.” هدف این کتاب برای کولاوکی، یافتن راهی برای خروج از این بنبست به نظر میرسد.
در یک تحلیل تند و تیز که به عنوان مقدمهای بر تقریباً تمام فلسفه غربی عمل میکند، کولاوکی این معضلات را به طور مستقیم از طریق بررسی چندین فیلسوف برجسته، از جمله دکارت، اسپینوزا، هوسرل و بسیاری از نئوپلاتونیستها، مواجه میشود. او دریافت که فلسفه ممکن است پاسخهای قطعی به سؤالات بنیادی ارائه ندهد، اما خود جستجو زندگی ما را متحول میکند. این تلاش ممکن است بیشتر قطعیتهای ما را تضعیف کند، اما هنوز جایی برای آرزوهای روحانی و اعتقادات مذهبی ما باقی میگذارد.
جمله پایانی کتاب امیدواریای را که پس از وحشت هیچچیزی باقی مانده است، به تصویر میکشد، زمانی که کولاوکی میپرسد: “آیا منطقی نیست که مشکوک شویم اگر وجود بیفایده بود و جهان فاقد معنا، هرگز نمیتوانستیم نه تنها توانایی تصور چیزهای دیگر را به دست آوریم، بلکه حتی توانایی سرگرم شدن به این فکر خاص—به این معنا که وجود بیفایده است و جهان فاقد معناست—را نیز به دست آوریم؟” پاسخ، البته، واضح است. اکنون این به عهده خوانندگان است که چالشهای استدلالهای او را بپذیرند.
لزک کولاوکی (1927-2009) به خاطر تحلیلهای انتقادیاش از تفکر مارکسیستی شناخته شده است، به ویژه تاریخ سه جلدیاش با عنوان “جریانهای اصلی مارکسیسم” که مورد تحسین قرار گرفته است. در آثار بعدیاش، کولاوکی به طور فزایندهای بر سوالات مذهبی تمرکز کرده است. در سخنرانی جفرسون خود در سال 1986، او اظهار داشت: “ما تاریخ را نه به منظور دانستن چگونگی رفتار یا موفقیت، بلکه به منظور شناخت خود میآموزیم.”
در لهستان، کولاوکی نه تنها به عنوان یک فیلسوف و تاریخنگار ایدهها مورد احترام است، بلکه به عنوان یک نماد برای مخالفان کمونیسم نیز شناخته میشود. آدام میخنیک او را “یکی از برجستهترین خالقان فرهنگ معاصر لهستان” خوانده است.
کتاب “وحشت متافیزیکی” با موضوعاتی عمیق و چالشبرانگیز، یکی از آثار مهم در عرصه فلسفه محسوب میشود و میتواند به درک بهتر از مسائل بنیادی زندگی کمک کند. این اثر نه تنها برای علاقهمندان به فلسفه، بلکه برای همه کسانی که به دنبال درک عمیقتری از وجود و حقیقت هستند، جذاب خواهد بود.