جنگ با سمندرها: کتابهای جدید در کتابفروشیهای ایران!
کتاب “جنگ با ملوک” نوشته نویسنده و نمایشنامهنویس چک، کارل چاپک، به تازگی به زبان فارسی منتشر شده است. این ترجمه توسط زهره صبوری انجام شده و توسط انتشارات سالس در تهران به چاپ رسیده است.
کتاب “جنگ با ملوک” (Válka s Mloky)، یک رمان علمی تخیلی و طنزآمیز از سال 1936 است که به بررسی عواقب کنایهآمیز تعامل انسان با نژادی هوشمند از ملوکهای دریایی که در اقیانوس هند کشف شدهاند، میپردازد.
داستان این رمان به شکل زیر روایت میشود:
- نقش اصلی: داستان به جای تمرکز بر یک شخصیت، به بررسی تحولات اجتماعی میپردازد.
- شخصیتهای کلیدی:
- کاپیتان جی. ون توچ، کسی که ملوکها را در جزیره تاناهماسا کشف میکند.
- آقای گوسی اچ. بوندی، صنعتگری که صنعت ملوک را رهبری میکند.
- آقای پاوندرا، دربان بوندی.
tonal اولیه رمان، شاد و طنزآمیز است و به تمسخر خودبرتربینی و تعصب انسانی میپردازد، مانند کمارزش شمردن تواناییهای ملوکها و نگرشهای سطحی جامعه، به ویژه در مورد نژاد و قطعیت علمی.
با پیشرفت داستان، اما، لحن آن تیرهتر میشود و به تنشها و تضادهای رو به رشد بین انسانها و ملوکها میپردازد. ملوکها که در ابتدا برای کارشان استثمار میشوند، به تدریج دانش انسانی را کسب کرده و استقلال خود را اعلام میکنند، که منجر به سری از درگیریها میشود که در نهایت به جنگی تمامعیار تبدیل میشود.
طنز چاپک تیزتر میشود و ملیگرایی، ایدئولوژیهای نژادی و ناکامیهای دیپلماسی بینالمللی را نقد میکند، در حالی که جهان در آستانه آشوب قرار دارد.
داستان به یک گفتگوی متاfictional بین نویسنده و نویسنده ختم میشود که به آینده هم ملوکها و هم بشریت میپردازد. در حالی که ملوکها با تخریب زمین برای بقای خود روبرو هستند، به طور کنایهآمیز تمایلات مخرب بشریت را بازتاب میدهند.
در نهایت، انسانهای باقیمانده با یک وجود تاریک مواجه میشوند که ممکن است به یادآوری در دنیای تغییر یافته تبدیل شود.
از طریق “جنگ با ملوک”، چاپک نظری درباره استعمار، مسئولیت اخلاقی و طبیعت چرخهای تاریخ را به تصویر میکشد و به خوانندگان این تفکر را میدهد که درباره خودمختاری، استثمار و عواقب خودبرتربینی در برابر برتری ظاهری بیندیشند.
تمها و هشدارهای این رمان امروز نیز به طرز عجیبی مرتبط باقی ماندهاند و به عنوان یک داستان هشداردهنده درباره خطرات جاهطلبی بیپایان و اهمیت همدلی و درک در یک دنیای پیچیده و به هم پیوسته عمل میکنند.
کاوش رمان در مورد رشد ملوکها به آگاهی و درگیریهای بعدی با بشریت، سوالات مهمی درباره ماهیت هوش، آگاهی و وضعیت انسانی را مطرح میکند.
استفاده چاپک از طنز و نقد اجتماعی عمق و پیچیدگی به روایت میافزاید و خوانندگان را به تفکر درباره پیامدهای اعمال انسانی و عواقب بازی کردن با سرنوشت دیگر گونهها دعوت میکند.
در حالی که ملوکها به کشف هوش تازهاشان پرداخته و جایگاه خود را در جهان به دست میآورند، آنها فرضیات انسانی درباره برتری و تسلط را به چالش میکشند و خوانندگان را وادار به مواجهه با جنبههای تاریک طبیعت انسانی و تمایلات مخرب میکنند که سیاره را تهدید میکند.
از طریق تمهای تفکربرانگیز و هشدارهای بهموقع، “جنگ با ملوک” همچنان یک اثر قدرتمند و ماندگار از علم تخیلی است که با relevancy عجیب و بینشهای عمیقش درباره وضعیت انسانی، خوانندگان را مجذوب خود میکند.
در نهایت، “جنگ با ملوک” نمایانگر یک یادآوری است که تاریخ تمایل به تکرار خود را دارد و ما را به تفکر درباره رفتارهای خود و عواقب آنها ترغیب میکند.