رونق اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی: تحولات و چشماندازها
فشارهای تورمی بر خانوادهها به دلیل افزایش مکرر قیمت کالاها، سیاستگذاران را با معضلی مواجه کرده است که چگونه میتوانند اقتصاد را تقویت کرده و به خودکفایی دست یابند. این موضوع بخشی از شعار انقلابی کشور است. انقلاب اسلامی در سال 1979 با یک “انفجار بزرگ” در تاریخ شروع شد و جنبشی جهانی را به وجود آورد که هدف آن همگرایی فکر سیاسی مسلمانان و پاکسازی آن از نفوذ ایدههای سیاسی غربی بود تا راه را برای نسلی از امت صالح هموار کند.
دوره جمهوری جدید نیز به اولویت دادن به چشماندازها و آرزوهای اقتصادی منجر شد و تمرکز را از نخبگان و مناطق شهری به سمت طبقات نیازمند و روستایی تغییر داد و دسترسی به خدمات پایهای مانند برق، آب و آموزش را در مناطق روستایی گسترش داد.
نتایج این تغییرات سریع بود و به توسعههای مثبتی در معیشت ایرانیان منجر شد که از طریق افزایش درآمد ناشی از رونق قیمت نفت پشتیبانی میشد.
- افزایش جمعیت: یک افزایش جمعیتی بهوجود آمد که جمعیت ایران را در چهار دهه از 37 میلیون در سال 1979 به تقریباً 84 میلیون در سال 2020 دو برابر کرد. ایرانیانی که پس از انقلاب متولد شدند، فرصتهای بهتری برای آموزش پیدا کردند.
- چالشهای اقتصادی: برخی اقتصاددانان میگویند این رشد سریع جمعیت، بر احیای اقتصادی کشور مانع ایجاد کرده است. اما دیگران بر این باورند که خصومت غربیها نسبت به انقلاب اسلامی و نگرانیها از رشد سریع آن، ایران را به هدفی دائمی برای تروریسم و تجاوز تبدیل کرده است.
کشف مخازن بزرگ و تجاری نفت در اوایل قرن 19، ایران را به هدفی برای منافع امپریالیستی تبدیل کرد، بهطوریکه انگلیسیها اولین کسانی بودند که وارد کشور شدند و بعداً توسط آمریکاییها بیرون رانده شدند.
از زمان وقوع انقلاب، ایران تحت تحریمهای ایالات متحده و اروپا قرار داشته که رشد اقتصادی آن را محدود کرده است. همچنین، جنگ ویرانگر هشتسالهای که دیکتاتور سابق عراق، صدام حسین، علیه کشور به راه انداخت، با حمایتهای غرب و شرق شوروی، به مشکلات کشور افزود.
ایران اکنون تحت فشار تحریمها دست و پنجه نرم میکند، اما این اقدامات اجباری همچنین به عنوان یک محرک قوی برای پیشرفت بومی عمل کردهاند.
مخالفان میخواهند این واقعیت را به کلی رد کنند و ادعا میکنند که احیای اقتصادی تحت تحریمها به نوعی غیرممکن است. اما نمونههای معکوس وجود دارد، مانند چین، ژاپن، کره جنوبی و آلمان پس از جنگ جهانی دوم که چالشها را به فرصت تبدیل کردند.
بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران تا سال 2023 به بیش از 401 میلیارد دلار افزایش یافته است، در حالی که در سال 1979، یعنی زمان وقوع انقلاب، تنها 90 میلیارد دلار بود. این نشاندهنده این است که کشور سیستمی از مقاومت در برابر فشارهای خارجی را توسعه داده است – هدفی که به شدت مورد درخواست رهبری بوده است.
با این حال، برای اطمینان از رشد پایدار، سیاستهای اقتصادی باید بر کاهش وابستگی به نفت، توسعه صنایع دانشبنیان، گسترش تجارت منطقهای و تقویت بخش خصوصی تمرکز کنند.
ایران دارای ظرفیتهای بالقوهای در بخشهای صنعت، کشاورزی و فناوری است که میتواند به افزایش رشد اقتصادی و بهبود موقعیت کشور در اقتصاد جهانی کمک کند.
مقاومت اقتصادی، بهطور کلی، تلاشی برای تقویت قدرت اقتصادی کشور در برابر شوکهای داخلی و خارجی است. هدف آن شناسایی نقاط فشار و سپس کنترل و کاهش آنها و در شرایط ایدهآل، تبدیل این فشار به فرصت است.
به عبارت دیگر، اقتصاد مقاومتی به دنبال کاهش وابستگی و تأکید بر مزایای تولید داخلی و خودکفایی است. منابع طبیعی و انسانی در دسترس هستند و آنچه که نیاز است، یک استراتژی روشن برای تنظیم و ساخت اقتصاد بر اساس یک مدل اقتصادی مشخص است.